۱۳۹۲ آبان ۳, جمعه

ابوعلی سینا، طرفدار گیاهخواری


ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا و ابن سینا و پور سینا

زادهٔ ۳۵۹ ه. ش در بخارا - درگذشت ۲ تیر ۴۱۶ در همدان، ۹۸۰-۱۰۳۷ میلادی پزشک و شاعر ایرانی و مشهورترین و تاثیرگذارترینِ فیلسوفان-دانشمندان ایران است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه ارسطویی و پزشکی اهمیت دارد. وی نویسنده کتاب شفا یک دانشنامه علمی و فلسفی جامع است و القانون فی الطب یکی از معروف‌ ترین آثار تاریخ پزشکی است. [1]

بوعلی سینا نیز از طرفداران  گياهخواری بوده و در نوشته های خود مضرات گوشت را بیان کرده است. مثلا نوشته است که حذر کنید از خوردن گوشت جانوران.

ابوعلی سینا معتقد بود دستگاه گوارشی انسان برای گوشت خواری ساخته نشده و در نتیجه خوردن گوشت می تواند به ما آسیب بزند. [2]

منابع: 

آهیمسا و پرانا چیست؟



بسیاری از گروه های مذهبی و معنوی بر این اعتقادند که به دلیل جنبه های مقدس زندگانی و نیاز به روش زندگی بدون تحمیل درد و رنج بایستی از رژیم گیاهی استفاده کرد. طبق صحبت های آنان، در واقع انسان نباید به حیوانات مانند اسیر یا خوراک نگاه کند، بلکه باید آنان را مانند برادر و خواهر خود ببینید که هیچ حقی در شکنجه کردن و یا به طور وحشیانه زندگی او را گرفتن ندارد؛ مگر آن که بقای انسان کاملا وابسته به حیوانات باشد.

این ابهام برای ما وجود دارد که یک زندگی حیاتی و سالم بدون هرگز گوشت نخوردن غیر ممکن است، در حالی که خوردن گوشت تنها یک عادت روزمره است و واضح است که هیچ حیوانی زندگی اش را با رضایت کامل از این که گوشتش را به ما بدهد ترک نمی کند.

یکی از معلمان بزرگ و روحانی معاصر شری آناندا مورتی، «آهیمسا» (خشونت نورزیدن نسبت به موجودات زنده) را در این عبارت توضیح می دهد: « تا حد امکان بایستی غذاها از میان خوراکی هایی انتخاب شوند که داراي سطح آگاهی نسبتا پایینی هستند؛ براي مثال هنگامی که گیاهان در دسترس هستند حیوانات نمی بایست کشته شوند».

بسیاری از مذاهب بزرگ در این نقطه نظر سهیم هستند . برای مثال در اولین روز از کریسمس تعداد بسیاری از فرقه های مسیحی و یهودی با مصرف گوشت مخالف هستند و به آن به عنوان یک تجمل پر خرج و بی رحم نگاه می کنند.

پرانا (نیروی حیات) در بعضی از غذاها بیشتر از دیگر مواد غذایی وجود دارد. اهمیت نیروی حیات غذاها حدود 2500 سال قبل توسط فیثاغورث ارزیابی شده است. همچنین او ابراز کرد که تنها غذاهای گیاهی و میوه جات می توانند به بدن انسان انرژی حیات بدهند.

به خوبی مطلع هستیم که کل هستی، انرژی اش را از نور خورشید دریافت می کند که این انرژی در گیاهان سبز، میوه ها، مغزیات، دانه ها و سبزیجات ذخیره می شود. هنگام خوردن گیاهان، ما مستقیما انرژی خورشیدی را مصرف می کنیم؛ به عبارت دیگر ما غذای حیات را که سرشار از انرژی دست نخورده است تغذیه می کنیم.

بسیاري از گیاهان انرژی حیات شان را تا مدت های طولانی بعد از قطع شدن نیز حفظ می کنند؛ اما برعکس، گوشت در طی چند روز شروع به فاسد شدن می کند؛ اگر سلول های بدن از گوشت حیوان فاسد شده و متعفن تغذیه کند، گرایشات منفی در ما غالب می شوند و طبیعت ذهن مستعد به بی ارزشی می شود.

ریشه واژه vegetarian به معنی گیاهخوار به زبان لاتینی بر می گردد؛ کلمه لاتین گیاهی veggie، به معنای تحرک و جان بخشیدن است؛ هنگامی که رومیان باستان فردی را به نام گیاه مانند می خواندند، او را شخصی نیرومند، پویا و سلامت در نظر مجسم می کردند ولی با این وجود، امروزه انسان ها هنوز فکر می کنند vegetarianism (گیاهخواری) تنها به معنی خوردن گیاهان است.

برگرفته از کتاب «گوشت بخوریم؟» / نوشته سوامی شیواناندا

آهیمسا

آهیمسا، یا بی آزارای یا عدم خشونت، [1] یکی از اصول مهم ادیان هندی (هندوئیسم، جین و بوداگرایی) می باشد. این اصل، مروج احترام به تمامی جانوران بوده و در آن هر گونه آزار و شکنجه نسبت به جانوران مورد نکوهش قرار می گیرد.


در صحنه سیاست، این اصل توسط رهبر هندی، مهاتما گاندی قویاً تأکید می شد. [2] وی آن را محوری ترین ویژگی آئین هندوئی می دانست، ویژگی که موجب شده تا این دین در طول حیات چند هزار سالۀ خود با سایر ادیان در تعامل و تساهل بی مانند به سر برد و در برخی موارد آنها را جذب و هضم نماید. واژه آهیمسا در زبان سنسکریت از دو بخش a و himsā ترکیب یافته است. a از ادات نفی، و himsā به معنی آزار است و ترکیب آن دو به معنی بی آزاری و پرهیز از اعمال زور و خشونت می باشد. ویاسه آهیمسا را به معنی عدم ظلم به همۀ موجودات در هر جا و به هر وسیله دانسته است. آهیمسا در دین هندوئی مبنای پرهیزکاری های دیگر است و سایر منهیات برای تحقق یافتن این اصل ممتاز اخلاقی وضع گردیده اند، چندان که گفته اند که شخص برهمن هرچه بیشتر زُهد و تقوی بورزد، به همان اندازه از منشاء آزار که غفلت است، روی می گرداند و اصل عدم آزار را روسفید می سازد.


آهیمسا اولین بار به عنوان ارزشی اخلاقی در چهاندوگیه اوپانیشاد به معنای خویشتنداری و فداکاری آمده است. بعدها در یوگا سوترا بر آن به عنوان عهدی برای کسانی که تمرینات یوگا را به کار می بستند، تأکید گردید و در قرن ششم قبل از میلاد در تعلیمات بودا و مهاویرا اهمیت یافت. در دین جاینی عمل به آهیمسا بر عشق و محبت نسبت به همۀ موجودات زنده استوار است. آهیمسا همۀ فعالیت های اندیشه و سخن و بدن را در بر می گیرد و شخص باید از همۀ صور آزار به دیگران چه به وسیله فعالیتهای جسمانی و چه در سخن گفتن و چه در اندیشیدن بپرهیزد. صرف اندیشۀ آزردن دیگران مثل عمل آزردن موجب گناه است. حتی از نظر اخلاقیون جاینی شخص باید از آزار غیرمستقیم نیز بپرهیزد. [3]

بر طبق این اصل، بسیاری از پیروان ادیان هندی از کشتار حیوانات و خوردن گوشت آنها پرهیز نموده و روی به سوی گیاهخواری می آورند. [2]


آهیمسا، مرحله ی اولین، جزء پنج گانه ”یاما“ از یوگای ۸ مرحله ای ”پاتانجلی“ است. ”آهیمسا“ در معنای لغوی خود ”در صلح و آرامش بودن“ می باشد که خود به خود انعکاس و بازتاب چنین فضائی ”عدم خشونت و بی آزاری“ نیز تعریف می شود. در بسیاری از کتب مربوط به این قسمت، آهیمسا را به «آزار نرساندن» و «اعمال خشونت نکردن» تعریف کرده‌اند، در حالی‌ که عناوین و تعاریف مذکور، نتیجه و حاصل تلاش‌هائی است که شخص برای رسیدن به صلح و آرامش، آشنا و مرتبط می‌کنند و مرحله «بی‌آزاری» در واقع فضائی است که همه انسان‌ها، آن را بالقوه در خویش دارند و شخص پوینده با تلاش پی‌گیر و آگاهانه خویش، خود رفتار او نیز از آن فضا سرچشمه می‌گیرد و او به «بی‌آزاری» می‌رسد، در آن جایگاه دیگر خشونتی وجود ندارد که تصمیم بگیرد انجام دهد یا نه. خشونت نکردن یا آزار نرساندن در جائی معنا می‌یابد که فرهنگ یا موج خشونت وجود داشته باشد و شخص تصمیم بگیرد که خشونت را انتخاب نکند، بلکه «عدم خشونت» را انتخاب کند، ولی وقتی او در آن جایگاه واقعی آهیمسای درونی خود بایستد، دیگر خشونت نکردن مفهومی نمی‌یابد، چون او دیگر در فضای دوگانگی «خشونت» یا «عدم خشونت» نیست. او در این حالت در مکانی خاص ایستاده و به همین دلیل در این‌جا «آهیمسا»، «بی‌آزار بودن» تعریف می‌شود نه «آزار نرساندن».


یوگای پاتانجلی رسیدن به وحدت وجود است و در این راه، یوگی تمامی توجه و تلاش خود را بر این منوال می‌گذارد که انعکاس وحدت جهان هستی را، ابتدا در وجود خود ببیند و سپس با آن متحد و یکی شود، برای این منظور او کلیه وابستگی‌های آشکار و نهان خود را یک‌ به‌ یک می‌بیند و به موازات رشد و تکامل در این راه آنها را پشت‌ سر می‌گذارد و با کاهش هر یک از آنها، آزادتر و سبک‌تر، در نتیجه پویاتر این راه واقعی را طی می‌کند.

پاتانجلی بنیانگذار یوگای هشت مرحله‌ای به‌ درستی آگاه بود که مرحله بی‌آزاری یا آهیمسا می‌تواند امن‌ترین و واقعی‌ترین سکو برای پرتاب سفینه وجود به سمت واقعیت درک «وحدت وجود» باشد. [4]


منابع:
1-  معنی لغت : Ahimsa | آهیمسا
2- برگرفته از ویکی پدیا
3- دایره المعارف طهور، اندیشه های دینی مهاتما گاندی
4- مجله دانش یوگا (+)

۱۳۹۲ مهر ۲۶, جمعه

شری ایشوپانیشاد


کشنده جان، هر آن کس که باشد، رهسپار کراتی می شود که به عوالم بی ایمانان معروف است. عوالمی مملو از ظلمت و جهل...

شری ایشو پانیشاد

سخنی از بودا


خوردن گوشت حیوانات [و قربانی کردن آن ها به این منظور] چونان بنیادی است که شفقت و مهربانی را نابود می کند.

بودا

The eating of meat extinguishes the great seed of compassion.

Buddha 

راز شگفت انگیز تغذیه ی اولیا خداوند از نور خداوند (از زبان مولانا و پارام هانسا یوگاناندا)


در متون باستانی هندی گفته شده است که گروهی از اولیا و قدیسان واصل به حق وجود دارند که تحت نام اشوآر خانوال به معنای نور خدا خواران مشهورند. وجه تسميه اين افراد در رابطه با تغذيه ی آنهاست كه مستقيماً از [نور] روح کیهانی خدا انجام می شود به همانگونه كه اکثر آدميان از خوراک فيزيكی تغذيه می كنند، این گروه خاص [از اولیا و قدیسان والامقام] هم از نیروی حیاتی کیهانی بهره ‌مند می‌شوند. نور خدا خواران برای این به این نام دست یافته‌اند چون آنها به‌ جای غذایی که مردم این سیاره از ترکیب گیاهان و غذاها می‌خورند، انرژی‌های کیهانی را جذب کرده و استفاده می‌کنند و به همین دلیل دارای طول عمر‌های بسیار می‌باشند. درست همانند ریش سفیدهای انجیل قدیم و در بعضی موارد حتی طولانی ‌تر از آنها. [1]

عیسی مسیح ما را از این واقعیت مطلع ساخت وقتی گفت: «بشر صرفاً با نان زنده نیست.» بلکه با هر کلمه که از دهان خداوند خارج می شود، از مرکز فراهوشیاری [هوشیاری برتر] در بصل النخاع است که خداوند، کلمه اش را ـ ارتعاش هوشمند کیهانی یا همان روح القدس را ـ به سوی انسان می دمد. مخزن انرژی حیاتی در مغز است. که از طریق بصل النخاع به پنج مرکز نخاعی آن راه پیدا کرده و از آن جا انرژی حیاتی  را در کلیه ی ارگانهای حسی و عصبی بدن توزیع می نماید. وقتی قدرت ذهن متجلی می شود، زیست نیروی [ یا همان انرژی حیاتی] بدن، با انرژی پایداری که به طور دایم و پیوسته از انرژی کیهانی اطراف بدن، به داخل چاکراهای مغزی و نخاعی در آن است و از طریق بصل النخاع وارد می شود، تقویت می گردد. با رها شدن بدن از اتکا و وابستگی به منابع فیزیکی بیرونی حفاظتی، زیست نیرو مشاهده می کند که از درون حمایت می شود و برایش جای شگفتی است که چگونه چنین چیزی ممکن است. ذهن سپس می گوید: مواد جامدی که بدن عادت داشت به عنوان غذا به آن متکی باشد چیزی نیست جز تراکم انرژی و نورکاذب. با اخذ و دریافت انرژی فلکی کیهان از بصل النخاع، یا مدخل حیات، انرژی حیاتی بدن فیزیکی به قدرت انرژی بخش درونی متکی می گردد تا منابع بیرونی. [2]

مولانا جلال الدین بلخی نیز عیناً و دقیقاً و هم صدا با پارام هانسا یوگاناندا موضوع تغذیه از نور الهی و اینکه چنین توانایی مختص گروهی از اولیا و قدیسان خاص و بسیار والامقام الهی می باشد را به زیباترین شکل در کتاب مثنوی معنوی بیان کرده است. وی در مورد تغذیه اولیا و بندگان خاص خداوند از نور الهی یا همان انرژی الهی می گوید:

در زمینِ مردمان خانه مکن / کارِ خود کن کارِ بیگانه مکن
کیست بیگانه ؟ تنِ خاکیِّ تو / کز برای اوست غمناکیِّ تو
گر میان مُشک تن را جا شود / روزِ مردن گندِ او پیدا شود
مُشک را برتن مزن بردل بمال / مُشک چه بود نام پاک ذوالجلال
نیست غیرِ نور، آدم را خورِش / از جُزِ آن، جان نیابد پرورش
زین خورش ها اندک اندک باز بُر / کین غذای خَر بود نه آنِ حُر
تا غذای اصل را قابل شوی / لقمه های نور را آکل شوی
عکسِ آن نور ست، کین نان نان شده ست / فیضِ آن جانست، کین جان جان شده ست
چون خوری یک بار از ماکولِ نور / خاک ریزی بر سر ِنان وتنور
خُویِ معده زین کَه و جو باز کن / خوردنِ ریحان وگُل آغاز کن
معده را خو کن بدان ریحان وگل / تا بیابی حکمت وقُوتِ رُسل
معدۀ تن سوی کَهدان می کشد / معدۀ دل سوی ریحان می کشد
هر که کاه و جو خورد قربان شود / هرکه نور ِ حق خورد قرآن شود
قوتِ اصلیّ بشر نور خداست / قوتِ حیوانی مرا او را ناسزاست
روی زرد و پای سست ودل سبک / کو غذای وَ السَّما ذاتِ الحُبُک؟
آن غذای خاصگانِ دولتست / خوردن آن بی گلو وآلتست
شد غذای آفتاب از نورِعرش / مر حسود و دیو را از دودِ فرش
این دهان بستی دهانی باز شد / کو خورنده لقمه های راست (راز) شد
خوردن تن مانع این خوردن است / جان چو بازرگان وتن چون رهزن است
شمع تاجر آنگه است افروخته / که بود رهزن چو هیزم سوخته [3], [4]


منابع:
1- محفوظ
2- انسان در جستجوی جاودانگی، سوآمی پارام هانسا یوگاناند گیری
3- مثنوی معنوی، دفتر دوم ابیات 263، 1083 و دفتر چهارم بیت 1955 و دفتر پنجم بیت 2475
4- گرده آورنده: محسن چ