۱۳۹۲ مهر ۲۶, جمعه

راز شگفت انگیز تغذیه ی اولیا خداوند از نور خداوند (از زبان مولانا و پارام هانسا یوگاناندا)


در متون باستانی هندی گفته شده است که گروهی از اولیا و قدیسان واصل به حق وجود دارند که تحت نام اشوآر خانوال به معنای نور خدا خواران مشهورند. وجه تسميه اين افراد در رابطه با تغذيه ی آنهاست كه مستقيماً از [نور] روح کیهانی خدا انجام می شود به همانگونه كه اکثر آدميان از خوراک فيزيكی تغذيه می كنند، این گروه خاص [از اولیا و قدیسان والامقام] هم از نیروی حیاتی کیهانی بهره ‌مند می‌شوند. نور خدا خواران برای این به این نام دست یافته‌اند چون آنها به‌ جای غذایی که مردم این سیاره از ترکیب گیاهان و غذاها می‌خورند، انرژی‌های کیهانی را جذب کرده و استفاده می‌کنند و به همین دلیل دارای طول عمر‌های بسیار می‌باشند. درست همانند ریش سفیدهای انجیل قدیم و در بعضی موارد حتی طولانی ‌تر از آنها. [1]

عیسی مسیح ما را از این واقعیت مطلع ساخت وقتی گفت: «بشر صرفاً با نان زنده نیست.» بلکه با هر کلمه که از دهان خداوند خارج می شود، از مرکز فراهوشیاری [هوشیاری برتر] در بصل النخاع است که خداوند، کلمه اش را ـ ارتعاش هوشمند کیهانی یا همان روح القدس را ـ به سوی انسان می دمد. مخزن انرژی حیاتی در مغز است. که از طریق بصل النخاع به پنج مرکز نخاعی آن راه پیدا کرده و از آن جا انرژی حیاتی  را در کلیه ی ارگانهای حسی و عصبی بدن توزیع می نماید. وقتی قدرت ذهن متجلی می شود، زیست نیروی [ یا همان انرژی حیاتی] بدن، با انرژی پایداری که به طور دایم و پیوسته از انرژی کیهانی اطراف بدن، به داخل چاکراهای مغزی و نخاعی در آن است و از طریق بصل النخاع وارد می شود، تقویت می گردد. با رها شدن بدن از اتکا و وابستگی به منابع فیزیکی بیرونی حفاظتی، زیست نیرو مشاهده می کند که از درون حمایت می شود و برایش جای شگفتی است که چگونه چنین چیزی ممکن است. ذهن سپس می گوید: مواد جامدی که بدن عادت داشت به عنوان غذا به آن متکی باشد چیزی نیست جز تراکم انرژی و نورکاذب. با اخذ و دریافت انرژی فلکی کیهان از بصل النخاع، یا مدخل حیات، انرژی حیاتی بدن فیزیکی به قدرت انرژی بخش درونی متکی می گردد تا منابع بیرونی. [2]

مولانا جلال الدین بلخی نیز عیناً و دقیقاً و هم صدا با پارام هانسا یوگاناندا موضوع تغذیه از نور الهی و اینکه چنین توانایی مختص گروهی از اولیا و قدیسان خاص و بسیار والامقام الهی می باشد را به زیباترین شکل در کتاب مثنوی معنوی بیان کرده است. وی در مورد تغذیه اولیا و بندگان خاص خداوند از نور الهی یا همان انرژی الهی می گوید:

در زمینِ مردمان خانه مکن / کارِ خود کن کارِ بیگانه مکن
کیست بیگانه ؟ تنِ خاکیِّ تو / کز برای اوست غمناکیِّ تو
گر میان مُشک تن را جا شود / روزِ مردن گندِ او پیدا شود
مُشک را برتن مزن بردل بمال / مُشک چه بود نام پاک ذوالجلال
نیست غیرِ نور، آدم را خورِش / از جُزِ آن، جان نیابد پرورش
زین خورش ها اندک اندک باز بُر / کین غذای خَر بود نه آنِ حُر
تا غذای اصل را قابل شوی / لقمه های نور را آکل شوی
عکسِ آن نور ست، کین نان نان شده ست / فیضِ آن جانست، کین جان جان شده ست
چون خوری یک بار از ماکولِ نور / خاک ریزی بر سر ِنان وتنور
خُویِ معده زین کَه و جو باز کن / خوردنِ ریحان وگُل آغاز کن
معده را خو کن بدان ریحان وگل / تا بیابی حکمت وقُوتِ رُسل
معدۀ تن سوی کَهدان می کشد / معدۀ دل سوی ریحان می کشد
هر که کاه و جو خورد قربان شود / هرکه نور ِ حق خورد قرآن شود
قوتِ اصلیّ بشر نور خداست / قوتِ حیوانی مرا او را ناسزاست
روی زرد و پای سست ودل سبک / کو غذای وَ السَّما ذاتِ الحُبُک؟
آن غذای خاصگانِ دولتست / خوردن آن بی گلو وآلتست
شد غذای آفتاب از نورِعرش / مر حسود و دیو را از دودِ فرش
این دهان بستی دهانی باز شد / کو خورنده لقمه های راست (راز) شد
خوردن تن مانع این خوردن است / جان چو بازرگان وتن چون رهزن است
شمع تاجر آنگه است افروخته / که بود رهزن چو هیزم سوخته [3], [4]


منابع:
1- محفوظ
2- انسان در جستجوی جاودانگی، سوآمی پارام هانسا یوگاناند گیری
3- مثنوی معنوی، دفتر دوم ابیات 263، 1083 و دفتر چهارم بیت 1955 و دفتر پنجم بیت 2475
4- گرده آورنده: محسن چ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

*** بخش نظرات ***

- لطفا از ارسال نظر به عنوان «ناشناس» خود داری کنید.

- برای ارسال پیام، نظر به عنوان «نام/آدرس اینترتی» را انتخاب کنید. و چناچه فاقد آدرس وب هستید، آدرس اینترنی را خالی بگذارید. و تنها نامتان را درج کنید.

با سپاس